واقعیت‌های رشد اقتصادی در ایران

واقعیت‌های رشد اقتصادی در ایران

رقم رشد اقتصادی از مقدارهایی است که اطلاعات زیادی دررابطه‌با وضعیت اقتصادی یک دولت و ملت می‌دهد و هدف اصلی از جهش در تولید و رشد اقتصادی افزایش رفاه عمومی است. در بررسی مبحث جهش تولید به میزان کمی، ما به بررسی رقم رشد اقتصادی که همان جهش در مقدار تولید ناخالص داخلی است. بااین‌حال برای بررسی وضعیت اقتصادی، درنظرگرفتن جهش تولید به لحاظ کیفی نیز مهم است.

زمانی اقتصاد یک جامعه در مسیر رشد اقتصادی بلندمدت در حرکت است که به طور کامل از عوامل تولید در اقتصاد بهره‌گیری شود و این به‌صورت یکنواخت و پایدار رخ دهد، در این صورت شاهد رشد اقتصادی بلندمدت هستیم.

ثبات رشد تولید و ثبات رشد نیروی کار در سطح پایین‌تر از رشد تولید از ویژگی‌های اصلی رشد اقتصادی بلندمدت است. شایان‌ذکر است که مفاهیمی همچون رشد اقتصادی کوتاه‌مدت و میان‌مدت نیز در مباحث اقتصادی نیز وجود دارند که باید از یکدیگر تمیز شوند.

رشد پایین، نوسانات زیاد، وابستگی زیاد به موجودی سرمایه و سهم پایین بهره‌وری در رشد اقتصادی از جمله موارد موردبحث در حوزه واقعیت‌های رشد اقتصادی هستند که مورد بررسی قرار می‌گیرند.

رشد پایین و نوسانات زیاد

از ۶۰ سال گذشته تا به اکنون رشد پایین و نوسانات از جمله ویژگی‌های اقتصادی کشورمان بوده است. رشد اقتصادی کشور بین سال‌های ۱۳۴۱ تا ۱۳۹۸ رقم ۳٫۸ درصد بوده است. زمانی که منابع و ظرفیت‌های ایران در نظر می‌گیریم متوجه می‌شویم که این رقم پایینی است به‌علاوه رقم بیان شده در مقایسه با کشورهای در حال پیشرفت عدد پایینی است. درضمن این رقم طبق آمار و اطلاعات حساب‌های ملی سالانه مرکز ایران بیان شده است

. طبق نمودار به‌دست‌آمده در همین بازۀ زمانی (۱۳۴۱ الی ۱۳۹۸)، رشد تولید ناخالص داخلی شاهد ناپایداری بسیاری در دامنۀ وسیعی از تغییرات بوده است.

کیفیت پایین رشد اقتصادی

یکی از شرط‌های لازم برای اقتصاد پویا و افزایش اشتغال و کاهش فقر، رشد اقتصادی است. اما این مؤلفه کافی نیست. چرا شرط لازم است اما کافی نیست؟ برای مثال ایران طی دوره‌هایی شاهد رشد اقتصادی بوده است اما اشتغال‌زایی انجام نشده بود این به دلیل اتکا به سرمایه و انرژی‌های ارزان بوده است.

پس نکته قابل‌توجه علاوه بر رشد اقتصادی، کیفیت آن نیز است. در این بازۀ زمانی کیفیت مشاغل ایجاد شده تناسبی با نیروی کار کشور نداشته است.

در کنار این موضوع، در این برهه جمعیت تحصیل‌کردة کشور افزایش پیدا کرد اما این افزایش، نتیجه معکوس داشته یعنی بر تعداد بیکاران کشور افزوده شده است. عدم تعادل بین عرضه و تقاضای نیروی کار تحصیل‌کرده در کشور نشان می‌دهد یک‌چهارم شاغلان کشور، تحصیل‌کرده هستند و بیش از ۴۱ درصد جامعۀ بیکار کشور را فارغ‌التحصیلان دانشگاهی هستند.

این مقادیر و درصدها در جامعه زنان تحصیل‌کرده بیشتر است. بیش از نیمی از زنان بیکار کشور متشکل از زنانی است که دارای تحصیلات عالی هستند. این عدم تطابق خود زنگ هشداری برای سیاست‌گذاران است و اهمیت بعد کیفی تولید و اشتغال را نشان می‌دهد.

واقعیت‌های رشد اقتصادی در ایران

وابستگی زیاد به موجودی سرمایه

سرمایه‌گذاری بر روی منابع نفتی و کم‌رنگ شدن نقش منابع غیرنفتی تأثیر بسزایی در کاهش کیفیت رشد اقتصادی داشته است. در حقیقت اقتصاد ایران وابستگی بسیار شدیدی به موجودی سرمایه در دهه‌های اخیر داشته است درصورتی‌که این توجه باید بر نیروی کار باشد.

سهم نیروی کار در عوامل تولید بسیار اندک بوده باوجوداینکه مازاد عرضۀ نیروی کار وجود دارد. به‌طورکلی می‌توان گفت که اقتصاد ایران در دهه‌های گذشته تکیه بر سرمایه‌گذاری‌های نفتی زده و این اتفاق باعث نوسانات رشد اقتصادی نیز شده است. طبق گزارش‌های به‌دست‌آمده از سازمان بهره‌وری آسیایی از متوسط رشد ۳٫۶ درصدی اقتصاد ایران در بازۀ سال‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۶، ۸۶ درصد آن سهم سرمایه، ۱۷ درصد سهم نیروی کار و ۴ درصد سهم بهره‌وری کل عوامل تولید بوده است.

همان‌طور که گفته شد افزایش رفاه عمومی از اهداف اصلی رشد اقتصادی و به دنبال آن جهش در تولید است و این باید در قالب اشتغال‌زایی و افزایش درآمد در جامعه باشد.

بهره‌وری پایین عوامل تولید

سطح بهره‌وری در کشورمان به نسبت کشورهای درحال‌توسعه و ظرفیت‌های ملی به دلایل متعددی پایین است حتی می‌توان گفت که اقتصاد کشور با بحران بهره‌وری روبه‌رو است.

از پایین بودن سطح بهره‌ور می‌توان به تکنولوژی پایین، بهینه نبودن رویه‌ها و روش‌های تولید، سهم پایین اقتصاد دانش‌بنیان، استفاده اندک از نیروی کار تحصیل‌کرده و موارد دیگر اشاره کرد.

با وجود پایین بودن سطح بهره‌وری، ظرفیت‌های خالی ایجاد شده امکان جهش و رشد را می‌توانند ایجاد کنند و امکان جهش و رشد از این طریق عملی‌تر و کم‌هزینه‌تر است. دلیل این امر این است که با اصلاح روش تولید رشد قابل‌ملاحظه‌ای در کشورهای توسعه‌یافته ایجاد نمی‌شود زیرا آن‌ها از ظرفیت‌های خود استفاده کردند اما در ایران این می‌تواند گامی برای جهش در تولید باشد.

جمع‌بندی

به‌طورکلی واقعیت‌های اقتصادی در دهه‌های گذشته نشان داده است که اقتصاد کشور در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و نیازمند سیاست‌های کارآمد و راه‌گشا است. اشتغال‌زایی و بهبود بعد کیفی تولید ازجمله مواردی است که می‌تواند باعث جهش در تولید شود.

در این راستا می‌بایست سهم سرمایه‌گذاری در رشد اقتصادی را کاهش داد و به سهم نیروی کار افزود. هرچند با وجود پایین بودن سطح بهره‌وری، کشورمان به دلیل داشتن ظرفیت‌های خالی توانایی حرکت در مسیر جهش دو تولید را دارد. به امید پیشرفت کشور عزیزمان.

منابع

  • حسینی‌نژاد، سید مهدی و حسین‌زاده، جوادی و شباک، اشکان و غلامی، محمد و یوسفی، نریمان. شناسایی شاخص‌های رصد جهش تولید در بخش‌های عمده اقتصاد ایران، پژوهشکده آمار: گروه پژوهشی آمارهای اقتصادی، خرداد ۱۳۹۹.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *