وضعیت و چالشهای اصناف و بنگاههای کوچک و متوسط در ایران
چکیده
بنگاههای کوچک و متوسط در ایران از تعریف متفاوتی از کشورهای دیگر برخوردار هستند. SMEها در ایران تنها بر اساس تعداد کارکنان خود تعریف میشوند و گردش مالی نقشی در این تعریف ندارد به همین دلیل این صنایع در کشور با چالشهای گوناگونی روبهرو هستند.
حمایتهای مالی غیر هدفمند، مدیریت ضعیف، فساد، آموزش ناکافی، کمبود تجربه، وجود زیرساختهای ضعیف، تقاضای کم محصولات و سودهای ناکافی از شایعترین محدودیتهایی هستند که این کسبوکارها در ایران با آن مواجه میشوند که مانع رشد آنها است.
اصناف نقش پررنگی در تولید داخلی دارند، در صورت تصویب قوانین و اجرای برنامههای هدفمند در راستای توسعه این بنگاهها و اصناف، اقتصاد روند روبهرشدی خواهد داشت.
مقدمه
وجود بنگاههای کوچک و متوسط در اقتصاد هر کشور یک ضرورت است زیرا این صنایع با اشتغالزایی، رشد کارآفرینی، نوآوری، صادرات باعث رشد وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور میشوند.
این کسبوکارها به سرمایهگذاری کلان و تخصص پیچیده نیاز ندارند. یک دولت در صورت باهوش بودن، به وضعیت بنگاههای کوچک و متوسط توجه دارد و باعث رونق و رشد آنها میشود چراکه رونق و رشد آنها در راستای رونق اقتصادی کشور است.
دولتها در سرتاسر دنیا به این نکته توجه لازم را دارند و از شیوههای مختلف سعی در حمایت این صنایع کوچک اما مؤثر دارند. بنگاههای کوچک و متوسط یا SMEها در ایران نیز وجود دارند و موانع و چالشهای مختص به خود را دارند. وضعیت این بنگاهها در ایران با نقاط مختلف دنیا تا حدودی متفاوت است.
بنگاههای کوچک و متوسط در ایران
شاید این مورد جالب باشد که بنگاههای کوچک و متوسط در ایران از تعریف متفاوتی از کشورهای دیگر برخوردار هستند. طبق تعاریف ارائه شده از طرف بانک جهانی و اتحادیه اروپا، این کسبوکارها به سه دسته تقسیم میشوند؛ این سه دسته از نظر تعداد کارکنان و گردش مالی با یکدیگر متفاوت هستند.
SMEها در ایران تنها بر اساس تعداد کارکنان خود تعریف میشوند و گردش مالی نقشی در این تعریف ندارد. در حقیقت این تفاوت عمده بنگاههای کوچک و متوسط در ایران با سایر کشورهای دنیا است؛ این یکی از دلایلی است که صنایع مذکور با چالشهای گوناگونی مواجه هستند.
بر اساس تعریف بانک مرکزی جمهوری اسلامی و مرکز آمار ایران، SMEها به چهار دسته تقسیم میشوند؛ خرد، کوچک، متوسط و بزرگ. بنگاههای خرد بین ۱ تا ۹ کارمند، کوچک بین ۱۰ تا 49، متوسط بین 50 تا 99 کارمند دارند. بنگاههایی بزرگ محسوب میشوند که تعداد کارکنان آنها بیشتر از 100 باشد.
وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت جهاد کشاورزی نیز یک تعریف دارند و طبق آن، صنایعی را کوچک و متوسط مینامند که تعداد کارکنان آنها کمتر از 50 عدد باشد. سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی نیز به تعریفهای پیشین بسنده نکردند و یک تعریف متفاوت ارائه دادند؛ طبق این تعریف، بنگاههای کوچک و متوسط، کسبوکارهایی با 5 تا 50 کارمند و کارکن هستند. طبق آمارهای جمعآوری شده از منابع غیررسمی، 96 درصد از بنگاههای کل کشور جزو بنگاههای کوچک و متوسط هستند اما تنها 30 درصد از تسهیلات بانکی به این بنگاهها اختصاص داده شده است.
چالشهای بنگاههای کوچک و متوسط در ایران
محدودیتهای کوچک و بزرک گوناگون مانع رشد بنگاههای کوچک و متوسط میشوند. حمایتهای مالی غیر هدفمند، مدیریت ضعیف، فساد، آموزش ناکافی، کمبود تجربه، وجود زیرساختهای ضعیف، تقاضای کم محصولات و سودهای ناکافی از شایعترین محدودیتهایی هستند که این کسبوکارها در ایران با آن مواجه میشوند که مانع رشد آنها است.
دادههای آماری از بسیاری جهات به این صنایع کمک میکنند چراکه با داشتن آمار و ارقام دقیق میتوانند یک مدیریت و برنامه هدفمند داشته باشند. عدم وجود اطلاعات آمار مشخص از وضعیت فعالیتهای SMEها و عدم اطلاع دقیق از وضعیت تأمین مالی بنگاهها از چالشهای موجود برای این کسبوکارها در ایران است.
وجود تعریفهای گوناگون و نبود یک تعریف واحد و اکتفا کردن به تعداد کارکنان در ارائه تعریف میتواند چالشهای متفاوتی به وجود آورد.
بسیاری از صاحبان کسبوکارهای کوچک و متوسط با قوانین حوزه کسبوکار (ازجمله بیمه، مالیات و غیره) آَشنایی ندارند و از تغییراتی که به وجود میآیند، آگاه نیستند. نبود آگاهی از این موارد چالشهای متفاوتی را در مسیر صاحبان این کسبوکارها و خود بنگاهها قرار میدهد.
بسیاری از بنگاههای کوچک و متوسط از ساختار سازمانی، مدیریت مالی، نظام حسابداری و غیره برخوردار نیستند، نبود این الزامات منجر به ایجاد مشکلات و چالشهای متفاوت میشود.
حمایت از اصناف و بنگاههای کوچک و متوسط
اصناف نقش پررنگی در تولید داخلی دارند، در صورت تصویب قوانین و اجرای برنامههای هدفمند در راستای توسعه این بنگاهها و اصناف، اقتصاد روند روبهرشدی خواهد داشت. SMEها و اصناف میتوانند نقش موتور محرک را برای توسعه کشور ایفا کنند.
البته که دولت قوانین و مقرراتی را تصویب کرده است و در تمام آنها هدف به صورت مجزا کمک به بخش تولید کشور بوده است اما بخشها به صورت مستقل عمل میکنند. برای حضور واحدهای بزرگ در صحنه جهانی، باید بین تولیدات بخشهای مختلف ارتباط سیستمی ایجاد شود و واحدهای کوچک و متوسط در زنجیره ارزش واحدهای بزرگ قرار گیرند و واحدهای کوچک به واحدهای بزرگ تبدیل شوند. متأسفانه شرایط تا به اکنون بهگونهای نبوده است که اصناف فرصت توسعه گسترده داشته باشند اما میتوان از فرصتهای کوچک و بزرگ استفاده نمود و باعث توسعه اصناف کوچک شد. واحدهای کوچک و متوسط میتوانند با کمترین هزینه و با اصلاحات ساختاری در افزایش تولید ناخالص داخلی مؤثر باشند و این رشد باتوجهبه پتانسیلهای موجود در کشور شدنی است.
جمعبندی
بنگاههای کوچک و متوسط موتور محرک توسعه اقتصادی هستند درصورتیکه توجه کافی و حمایتهای لازم از طرف دولت صورت بگیرد. SMEها در ایران با چالشهای گوناگونی مواجه هستند؛ مواردی مانند نبود اطلاعات آماری درست از فعالیت اصناف مختلف، عدم آشنایی صاحبان کسبوکار با قوانین و مقررات سازمانی، وجود تعاریف گوناگون و بسیاری دیگر از جمله چالشهای موجود هستند.
بسیاری معتقدند که اصناف خرد مورد غفلت قرار میگیرند و اندیشمندان حوزه اقتصادی و مدیران ارشد به دلیل خرد بودن، توجه کافی را به آنها ندارند درصورتیکه در تولید ناخالص داخلی مؤثر هستند.
منابع
- اسد بیگی، سارا و کسرایی، زینب. بنگاههای کوچک و متوسط (SMEs) و سیاستهای موردنیاز برای حمایت از آنها، مرکز ملی مطالعات، پایش و بهبود محیط کسبوکار (مهرماه 1398)
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.