چالش فرار از تصمیمهای بزرگ به تصمیمهای کوچک
ما هرروزه در حال تصمیمگیریهای بیشمار و گوناگونی هستیم، حتی همینالان تصمیم میگیریم این مطلب را تا انتها بخوانیم یا خیر. با توجه به اهمیت موضوع تصمیمگیری در زندگی فردی، اجتماعی و کسبوکار، لازم است همه افراد مهارتهای خود را در این زمینه افزایش دهند.
یکی از نکاتی که در این زمینه بسیار حائز اهمیت است، ترس از تصمیمگیری است؛ چراکه اغلب افراد با توجه به اینکه با ابهاماتی از نتیجه تصمیماتشان روبهرو هستند، تمایل دارند تصمیمات کلیدی و مهمشان را به تعویق بیندازند و دست روی دست بگذارند. ما از فوبیا یا همان ترسهای بیدلیل زیاد شنیدهایم. فوبیای ترس از حشرات، فوبیای محیط بسته، فوبیای ارتفاع و… اما شاید هیچیک از آنها، بهاندازه ترس از تصمیمگیری بر زندگی ما تأثیر نداشته باشد چراکه تصمیمات امروز ما هستند که آینده را میسازند. ترس از تصمیمگیری به حدی جدی است که موردبررسی محققان قرارگرفته و اصطلاح Decidophobia؛ به معنای ترس بیدلیل، برای آن در نظر گرفتهشده است. این واژه را نخستین بار والتر کافمن استاد دانشگاه پرینستون در کتابش با عنوان «بدون و عدالت» اینگونه مطرح کرد:
«ترس از تصمیمگیری یا فوبیای تصمیمگیری، سبب میشود ما جرت انتخاب یک گزینه از میان گزینههای موجود را نداشته باشیم. این در حالی است که در بسیاری از موارد، گزینه درست را میتوانیم بهسادگی از میان گزینههای پیش رو تشخیص دهیم. فرار از تصمیمهای بزرگ به تصمیمهای کوچک، یکی از هنرهای ما برای پنهان کردن ترس از تصمیمگیری است.»
ذهن ما در طول زمان، راهکارها و فرآیندهای دیگری هم برای فرار از تصمیمگیری و پنهان کردن فوبیای تصمیمگیری آموخته است. یکی از این راهکارها گریز از موضوع است.
بهعنوانمثال باآنکه میدانیم آینده خوبی در این شغل فعلیمان نداریم اما از گرفتن تصمیم برای تغییر شغل یا تغییر سازمانی که در آن مشغول به فعالیت هستیم نگرانیم و میگوییم فعلاً کار مناسبی پیدا نکردهام. شاید مشکلاتم در محل کار فعلی بهزودی حل شود، از کجا معلوم است شرایط کار بعدی بهتر باشد و… با ترس از تصمیمگیری دستوپنجه نرم میکنیم و سعی در فرار از این تصمیم داریم. راهکار دیگری که ذهن به آن رجوع میکند، خرد کردن یک تصمیم بزرگ به تصمیمهای کوچکتر است. بهعنوانمثال مدتها است تصمیم به تعویض و ارتقای ماشینتان دارید؛ اما جسارت آن را ندارید تا مبلغ زیادی از پساندازتان را صرف خرید ماشین بهتر کنید. نه میتوانید این تصمیم را فراموش کنید و نه جرت دارید در مورد نحوه خرج کردن پساندازتان بهصورت قطعی تصمیمگیری کنید. سراغ راهحل دیگری میروید و به خود میگویید: فعلاً ضبط ماشین را عوض میکنم. شاید بتوان با همین ضبط جدید تا مدتی همین ماشین را تحمل کرد! شاید اینجا، تشبیه پیتر سنگِ، در حوزه تفکر سیستمی قابلاستفاده باشد: با تقسیم یک گاو به دو قسمت، دو گوساله نخواهیم داشت؛ بلکه یک گاو مرده خواهیم داشت. ما باخرد کردن یک تصمیم به تصمیمهای کوچکتر، عملاً اصل آن تصمیم را کنار گذاشته و سرگرم انتخابهای دیگری شدهایم و فقط یک بهانه برای به تعویق انداختن یا راهحلی برای سرپوش گذاشتن روی تصمیمگیریهایمان پیداکردهایم. باید بدانیم همه مشکلات ما در تصمیمگیری، الزاماً به علت نداشتن مهارت نیست. گاهی عدم خودباوری، ترس از پذیرفتن مسئولیت تصمیمات یا هراس از پیامدهای تصمیم اشتباه است که قدرت تصمیمگیری را از ما سلب میکند. ترس از تصمیمگیری و تغییر؛ علت آن هرچه باشد؛ زمانی که تلاش میکنیم تا در راستای تجربیات جدید گام برداریم، ما را در جای کنونی نگه خواهد داشت. پژوهشگران فوربس معتقدند، ترس از تصمیمگیری بهمرورزمان منجر به کاهش کار آیی ذهن و افزایش وابستگی به دیگران و همچنین از دست دادن توانایی کنترل و جهتیابی در دیگر بخشهای زندگی میشود. این پژوهشگران راهکارهای خود را برای کاهش این نوع ترس و کمک به فرآیند تصمیمگیری اینگونه عنوان میکنند:
-با اولویتهایتان شروع کنید: سه اولویت اصلی خود را لیست کنید. اهداف و برنامهای را برای پیشرفت اولویتهایتان در نظر بگیرید. اگر یک تصمیم با اولویتهایتان سازگار نبود، از آن صرفنظر کنید.
-تصمیمگیری چهار مرحلهای را امتحان کنید: بهجای بررسی جوانب مثبت و منفی تصمیم خود، به این چهار سؤال پاسخ دهید. اگر این تصمیم را بگیرم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چه اتفاقی نخواهد افتاد؟ اگر آن اتفاق بیفتد چه تبعاتی خواهد داشت؟ اگر آن اتفاق نیفتد چه تبعاتی خواهد داشت؟ زمانی که پاسخ به این سؤالات را لیست کنید، تصمیمی که باید اتخاذ کنید خودبهخود نمایان خواهد شد.
-به خود اعتماد داشته باشید: تواناییهایتان را دستکم نگیرید. از تجربیات خود و دیگران برای تصمیمگیری استفاده کنید. یاد بگیرید خودتان را باور داشته باشید و اجازه ندهید ترس از تصمیمگیری اشتباه شمارا از انجام آن بازدارد.
-تعداد گزینهها را کاهش دهید: زمانی که از انتخاب میان گزینههای موجود هراس دارید، گزینههایی را که برایتان اهمیت کمتری دارد حذف کنید. وقتی به دو یا سه گزینه رسیدید از شخصی که در تصمیمگیری قاطعیت بیشتری دارد کمک بگیرید و فرآیند تصمیمگیری را از او بیاموزید و به تصمیم او اعتماد کنید. گاهی اوقات دلیل اینکه از دیگران مشورت میگیریم، ندانستن پاسخ نیست، بلکه ترسیدن از پذیرش پاسخی است که در ذهن داریم. گاهی ترس از تصمیمگیری است که ما را بهسوی انتخابهای اشتباه هدایت میکند. برای اینکه بتوانیم این موضوع را در خودمان بهصورت ریشهای حل کنیم باید عادت کنیم تصمیمات سخت و مهم را در اولویت قرار دهیم و تا زمانی که پاسخی قاطع و شفاف به آنها ندادهایم به موضوعات دیگر نپردازیم.
بیشک یکی از چالشهای هر کارآفرین، تصمیمگیری سریع و صحیح است و تقویت این مهارت برای کارآفرین بسیار مهم است. یکی از هنرهای کارآفرین موفق این است که با آگاهی از تأثیرات تصمیماتش بر فرآیندهای سازمان، گزینه درست را در زمان درست انتخاب کند. بهتر است در اینجا به این نکته باور داشته باشیم که گاهی تصمیمگیری اشتباه از به تعویق انداختن تصمیمگیری، اثرات بهتری خواهد داشت. دست از کمالگرایی بردارید و به خاطر انجام یک کار بهصورت عالی، آن را به تعویق نیندازید و به قول اد کتمول بنیانگذار پیکسار، اگر میخواهید اشتباه کنید، سریعتر اشتباه کنید. پس از تصمیمگیری نترسید و همین امروز تصمیماتی را که به تعویق انداختهاید برای خودتان مشخص کنید و قاطعانه در مورد آنها تصمیمگیری کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.